كيانكيان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

تجربيات مادرانه وكيان رضا و شایان

زندگي كيان

1392/1/31 7:49
نویسنده : مهشيد
150 بازدید
اشتراک گذاری

ناز پسر خوشگلم

چند روزه كه داري البته با كمي سختي، ميگي بلو بلو(برو برو) بيا بيا. حرف زدنت وقتي قشنگ تر مي شه كه عصباني مي شي. كلماتي كه ميگي:

بلو ووووبا(برو بابا)

نمي(با فتح ن. نمك)

نام( با كسر م. نامرد اين را بابايي به تو ياد داده)

م م( با فتح م. مامان و مي مي)

بابا

امي(با فتح ا. امير طاهر)

دد( با فتح د. بيرون يا در در)

مي مي( وقتي عصباني مي شي و خيلي گرسنه اسمشو درست تلفظ مي كني والا هميشه ميگي م م)

نه نه( با فتح ن.تازه ياد گرفتي و براي وقتي نميخواي كاري را انجام بدي بيشتر استفاده مي كني.)

نمنه نمنه نمنه (آهنگي است كه وقتي شادي مي خوني.)

پ( با فتح پ. پتو)

ب (با فتح ب. بالش)

م(با فتح م.از قبل از يك سالگي ميگفتي يعني آب)

گا گا( غذا)

پ پ(با فتح پ. غذا از ده ماهگي مي گفتي)

تا(با اشاره به چاه يعني چاه)

ت( با فتح ت. كفش)

جورا(را   را در دهن ميچرخاني خيلي بامزه جوراب)

گير(را   را در دهن ميچرخاني خيلي بامزه گيره)

توپ ته(وقتي توپ را شوت ميكني يا فوتبال نگاه ميكني. توپ)

توپو( وقتي به توپ اشاره مي كني و آن را ميگيري. توپ)

بق( برق ازاول حرف زدن را با بق شروع كردي ازده ماهگي مي گفتي )

د(در ازاول حرف زدن را با بق شروع كردي ازده ماهگي مي گفتي )

م( با فتح م. وقتي به ماه اشاره ميكني مرتب تكرار ميكني و تا من هم ديدنت را تاييد نكنم و صلوات نفرستم ساكت نمي شوي.)

م( با ضم م. مهر)

من و بابا كه الان از شركت آمده وخيلي خسته است خيلي دوست داريم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)